قصه ما از کجا شروع شد
سلام خوشگل مامان اینجا قراره خونه مجازی تو بشه و منم خاطاتمو بهت بگم من و بابایی ٢٠ اردیبهشت ماه سال ٨٥ با هم ازدواج کردیم و روزای خیل قشنگی با هم داشتیم و داریم بعد از گذشت دو سال و نیم تصمیم گرفتیم تو رو هم در کنار خوشیهای خودمون داشته باشیم ای کاش زودتر به این فکر می افتادیم تا الان در کنارمون بودی و از بودنت لذت میبردیم اما ............. نازنینم از اون روزی که این تصمیم رو گرفتم اصلا آروم و قرار ندارم از مهربون یار میخوام که این ماه تو رو تو دلم بزاره تا درکنارت زندگی بهترتری داشته باشیم اما این رو بدون که برای دیدنت لحضه شماری میکنم و انتظار میکشم دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم ...
نویسنده :
مامانی
13:59